ایرن، ایران .... اوه اوه !

امروز ایران بازی داره ... نکته قابل توجه اینه که خیابانی داره مو در میاره ... فردوسی پور هم قول داده دیگه نیششو انقدر باز نکنه ... علی دایی هم قراره به تیم روحیه بده (Charger) ... من نمیدونم مگه Britney ؟! ... سنگربان تیم ام هنوز داش ابی خودمونه ... اندفعه FIFA یه دونه رینگ تعبیه کرده که اگر خدایی نکرده، زبونم لال، گلاب به روت، روم به دیفال، از این حرفا دعوایی چیزی شد، سریع زنگو بزنن تا خونریزی نشده ... نیگ بخت هم تو آمادگی کامل کامل به سر نمیبره، این اسب تیز پا فردا یه نیمه میاد تو ... عزیزی نگو بلا بگو، غزال تیز پا، سولاخ کننده استرالیا و... قرار بترکونه ... یه C4 & TNT هم با خودش آورده { همون علی دایی خودمون ! } ... در این مکان مقدس اعلام میداره به دلیل ذیق یا ذیغ یا زیق یا { ریق } <<<===== این نه ... حالا هر چی وقت گزارش کامل بازی به دستتون عمرا نرسیدندی { چه مصیبت عظمایی ! } ... ما ایم هستندیم ... جمعه پر ... سلامی چیزی داشتی بگو به آتاتورک برسونم، درخواست سوغاتی هم اکیدا ممنوع ...حتی شما آبجی عزیز { خودش میدونه } ...آخه خودم میارم، من رفتم ... این ۳-۴ خط آخر هر کی فهمید میل بزنه جایزه بگیره.

ماهی ۱ بار چطوره .... ؟!

سلام
سلام
ماهی ۱ بار چطوره ؟!
جمش کن بابا چی چی ماهی ۲ بار ؟!
پس چند بار ؟
۴ بار
چرا ۴ بار ؟
ممد میگه
چی میگه ؟!
میگه بلاگ نویسی کلاس داره.
مگه داری بینوایان مینویسی ؟!
بینوایان چیه ؟!
نمیدونی ؟!
نه
به آدم بد بخت میگن بینوا. به آدمای بد بختم میگن بینوایان.
پس یه جور معزل
آخه معذل اینطوری مینویسن ؟!
کی اینطوری مینویسه ؟!
استاد معین
معین که نمینویسه، میخونه
چی میخونه ؟!
قسم نخور به جـــــــــونم، که بی قسم میدونم.....
{{ خیالی نیست }} دیگه ماهی ۱ بار مینویسم.
Okay دیگه چرا جفتک میندازی ؟!
جفتک چیه ؟!
اااااااااااه، هیچی بابا Bye

یـــــا ابالفضـــــــــــل....

اول یه ماشاالله بگو { تا.... ! }
بابا این { رضازاده ! } ترکوند به مولا  حالا نمیدونم وزنه رو یا اون آمریکایی لامذهب رو یا جو حاکم بر ورزشگاه المپیاکوس واقع در منطقه گالیوس از توابع پمپلیوس در شهر آتن یونان { رو ! } بابا خوب امروز نمیومد نوشتنمو میگم بابا { کیـلیــــــــد ! } اومدم آپ کنم برق رفت، 24 طبقه فر خوردیم پایین { با پلــــــه ! } برق اومد. وایــــــــــــــی این یارو کچله بود، جواد میگم بابا { حافظه، بی بدیل، عقل کل ! } و اینک از همه مهمتر { IIIIQQQ ! ‍} آره اومد به سالار گفت اون برگاتو که گذاشتی رو سرتو بده من رضازاده ام نداد { فکـــــــــــر کــــن ! } ترجیحا { فقط فکر ! } یه چیز ام خوردم، { ضــدحــال ! }‌ بابا نمیگم زیاد حرص نخورین، نه که من خیلی { تو دل برو ! }ام شما ام که همتــــــون حســـــــــــــاس { آره‌ ؟ } یه ماشاالله دیگه بگو بعد برو ....... برو دیگه